در این درس قصد داریم به تاثیر روشهای ارزیابی موجودی کالا (یا مفروضات جریان هزینه) بر صورتهای مالی و همچنین اثرات مالیاتی آنها بپردازیم.
پیش نیاز این درس :
استاندارد حسابداری موجودی کالا (استاندارد شماره 8) واحدهای تجاری را ملزم کرده است که برای محاسبه بهای تمام شده موجودی کالا از روشهای شناسایی ویژه، اولین صادره از اولین وارده، یا میانگین موزون استفاده کنند.
برای مثال، شرکت ذوب آهن اصفهان برای هزینه یابی موجودی کالا خود از روش میانگین موزون استفاده میکند.
همچنین ممکن است برخی از شرکتها، برای هزینه یابی انواع موجودی کالا خود از چند روش به طور همزمان استفاده کنند.
برای مثال، شرکت فروشگاههای زنجیره رفاه برای موجودی کالای فروشگاهی از روش اولین صادره از اولین وارده و برای قطعات و لوازم مصرفی از روش میانگین موزون استفاده میکند.
معمولاً شرکتها به دلیل تاثیر استفاده از این روشها بر صورت سود و زیان، صورت وضعیت مالی و همچنین تاثیرات مالیاتی، از روشهای مختلف برای محاسبه بهای تمام شده موجودی کالا استفاده کنند.
تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و اثرات مالیاتی، به استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری کمک میکند تا تعیین کنند کدام روش هزینه یابی موجودی کالا به بهترین شکل، اهداف شرکت را برآورده میکند.
با اینکه استفاده از روش اولین صادره از آخرین وارده در ایران ممنوع است،ما در این درس برای فراگیری بهتر تاثیرات روشهای ارزیابی موجودی کالا، روش لایفو را نیز مورد بحث قرار میدهیم.
تاثیر روشهای هزینه یابی بر صورت سود و زیان
در این درس برای درک بهتر این سوال که “چرا شرکتها از روشهای متفاوتی استفاده میکنند“، اثرات روشهای ارزیابی بر صورتهای مالی شرکت ایران را مورد بررسی قرار میدهیم.
در تصویر زیر، استفاده از روشهای اولین صادره از اولین وارده، اولین صادره از آخرین وارده و میانگین موزون را با هم مقایسه کردهایم.
فرض بر این است که شرکت ایران 550 واحد خود را 1850.000.000 ریال فروخته و هزینههای عملیاتی آن 900.000.000 ریال و نرخ مالیات بر درآمد آن نیز 25 درصد است.
همچنین فرض میکنیم که در هر سه روش، مقدار موجودی کالای اول دوره (100.00.000 ریال) و بهای تمام شده کالای آماده فروش (1.200.000.00 ریال) یکسان هستند، ولی موجودی کالای پایان دوره و بهای تمام شده کالای فروش رفته یکسان نیستند.
دلیل یکسان نبودن این است که بهای هر واحدی که در هر سه روش به بهای تمام شده کالای فروش رفته و موجودی کالای پایان دوره اختصاص داده شده، یکسان نیستند.
تفاوت ناشی از موجودی کالای پایان دوره در سه روش، منجر به تفاوت سود قبل از مالیات بر درآمد میشود. تفاوت بهای تمام شده کالاهای فروش رفته در روشهای فایفو و لایفو 80.000.000 ریال است.
در دورههایی که قیمت کالاها دائماً در حال تغییر هستند، استفاده از روشهای ارزیابی موجودی کالا میتواند تأثیرات قابل توجهی بر سود خالص و ارزیابی آن داشته باشد.
- استفاده از روش FIFO در دورهای که قیمتها رو به افزایش هستند یا تورم وجود دارد، باعث میشود سود خالص بیشتری گزارش شود، زیرا قیمت کالاهای قدیمی تر (کالاهای ارزانتر) در محاسبه سود خالص لحاظ میشود.
- استفاده از روش LIFO در دوره تورم باعث میشود سود خالص کمتری گزارش شود، زیرا برای محاسبه سود خاص از قیمت کالاهای جدیدتر (کالاهای گرانتر) استفاده میشود.
- اگر قیمت کالاها کاهشی باشند، نتایج استفاده از FIFO و LIFO نسبت به دوره تورم معکوس میشود. در نتیجه FIFO کمترین سود خالص و LIFO بالاترین سود خالص را گزارش میکند.
- بدون توجه به افزایشی یا کاهشی بودن قیمت کالاها، استفاده از روش میانگین موزون منجر به گزارش سود خالصی ما بین روشهای FIFO و LIFO میشود.
همانطور که در مثال شرکت ایران نشان دادیم، در دوره افزایش قیمتها، FIFO بیشترین سود خالص (247.500.000 ریال) و LIFO کمترین (187.500.000 ریال) را گزارش میکند.
در روش میانگین موزون نیز سود خالص بین این دو روش فایفو و لایفو (217.500.000 ریال) قرار میگیرد.
تاثیر روشهای هزینه یابی بر عملکرد مدیریت
گزارش سود خالص بیشتر، یک مزیت برای مدیریت است، زیرا این باعث میشود که سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در شرکت ترغیب شوند.
علاوه بر این، اگر محاسبه پاداش مدیریت بر اساس سود خالص باشد، با بیشتر نشان دادن سود خالص، پاداش مدیریت نیز بیشتر خواهد شد.
بنابراین، زمانی که قیمت کالاها در حال افزایش هستند (که معمولاً همینطور است)، شرکتها تمایل دارند روش FIFO را به کار گیرند زیرا منجر به سود خالص بیشتری میشود.
با این حال برخی بر این باورند که روش LIFO سود خالص واقعی تری را گزارش میکند. برای اینکه روش لایفو از قیمتهای قدیمی تر (آخرین قیمتها) برای محاسبه سود خالص استفاده میکند، بنابراین معیار بهتری از سود خالص ارائه میدهد.
در زمان تورم، بسیاری از کارشناسان کیفیت سود خالص گزارش شده در روش LIFO را به چالش میکشند، و دلیلشان این است که عدم تطابق هزینههای جاری با درآمدهای جاری منجر به کمتر نشان دادن بهای تمام شده کالای فروش رفته و بیشتر نشان دادن سود خالص میشود.
معمولاً به سود خالصی که با استفاده از FIFO محاسبه میشود، “سودهای کاغذی” میگویند، یعنی سودهایی که واقعا وجود ندارند و فقط روی کاغذ وجود دارند.
تاثیر روشهای هزینه یابی بر صورت وضعیت مالی
مزیت عمده روش FIFO این است که در زمان تورم، بهای تخصیص یافته به موجودی کالای پایان دوره تقریباً به بهای جاری (بهای کنونی) آنها نزدیک است. در مثال شرکت ایران، در روش FIFO، موجودی کالای با بیشترین میزان یعنی 580.000.000 ریال گزارش شده است.
در مقابل، یک نقص عمده روش LIFO در دورۀ تورم این است که بهای تخصیص یافته به موجودی کالای پایان دوره ممکن است نسبت به بهای جاری آن اختلاف قابل توجهی داشته باشد و کمتر از حد واقعی باشد.
در صورتی که دوره تورم طولانی باشد (مانند ایران) و موجودی کالا پایان دوره شامل کالاهایی باشد که در یک یا چند دوره مالی قبلی خریداری شده باشند، اختلاف بین بهای موجودی کالای پایان دوره و بهای جاری آن بیشتر میشود.
برای مثال، شرکت کاترپیلار (در آمریکا) بیش از 50 سال است که از روش LIFO استفاده میکند. صورت وضعیت مالی آن موجودی کالای پایان دوره را 9700 میلیون دلار نشان میدهد. اما بهای واقعی کالای پایان دوره آن با استفاده از روشFIFO، 12189 دلار است.
اثرات مالیاتی روشهای هزینه یابی
وقتی شرکتها از روش FIFO در دوره تورم استفاده میکنند، هم موجودی کالای پایان دوره (در صورت وضعیت مالی) و هم سود خالص (در صورت سود و زیان) بیشتری گزارش میکنند.
بنابراین ممکن است برخی شرکتها از روش LIFO استفاده کنند، چونکه که LIFO کمترین مالیات بر درآمد را (به دلیل گزارش سود خالص کمتر) در زمان افزایش قیمتها به همراه دارد.
برای مثال، در مثال شرکت ایران، در روش LIFO مالیات بر درآمد 62.500.000 ریال و در روش FIFO مالیات بر درآمد 82.500.000 ریال است. استفاده از روش لایفو به جای روش فایفو منجر به کاهش 20.000.000 ریال مالیات بر درآمد میشود.
(همانطور که در ابتدای این درس اشاره کردیم، طبق استاندارد موجودی مواد و کالا، واحدهای تجاری در ایران اجازه استفاده در از روش LIFO را ندارند).
استفاده از روشهای ارزیابی موجودی کالا به طور مداوم
زمانی که واحد تجاری، روش جریان هزینهای را انتخاب میکند، باید از آن روش به طور مداوم از یک دوره مالی به دوره دیگر استفاده کند. به این رویکرد، ثبات رویه میگویند، به این معنی که واحدهای تجاری از اصول و روشهای حسابداری یکسانی دوره به دوره (به طور مداوم) استفاده میکنند.
- ثبات رویه باعث میشود که واحدهای تجاری قادر باشند صورتهای مالی را در دورههای متوالی با هم مقایسه کنند.
- در مقابل، استفاده از روش FIFO برای یک سال و استفاده از روش LIFO در سال بعد، مقایسه سود خالص این دو سال را دشوار میکند.
اگر چه به کارگیری ثبات رویه بهتر است، اما به این معنا نیست که واحدهای تجاری نباید هرگز روش هزینه یابی موجودی کالای خود را تغییر دهند.
هنگامی که شرکتی روشهای مورد استفاده را تغییر میدهند، باید تغییر و اثرات آن بر سود خالص را در صورتهای مالی افشا کند. متن زیر نمونهای از یک افشا در یادداشتهای صورتهای مالی است.
از اول فروردین، ما داوطلبانه روش بهای تمام شده موجودی کالای را که قبلاً بر اساس میانگین موزون بود به اولین صادوره از اولین وارده تغییر دادیم.
ما معتقدیم روش اولین صادره از اولین وارده، معیاری بهتری برای محاسبه بهای تمام شده موجودیهای کالا است، زیرا انتظار میرود ارزش موجودی کالا گزارششده در صورت وضعیت مالی را بهتر منعکس کند و تطابق بهای تمام شده کالاهای فروش رفته با درآمدفروش را بهبود بخشد و ثبات بیشتری را فراهم کند.
پیشنهاد عضویت در حسابیار
-
دوست عزیز.
-
شما با عضویت ویژه در حسابیار، میتوانید به درسها و آموزشها دسترسی کامل داشته باشید.
تمرین
شرکت سپاهان در مردادماه، 600 واحد از موجودی کالای خود را به قیمت هر واحد 160.000 ریال فروخت. علاوه بر این، اطلاعات زیر در دسترس است.
تعداد | بهای هر واحد (ریال) | جمع (ریال) | |
موجودی کالای اول دوره (1 مرداد) | 250 | 100,000 | 25,000,000 |
خرید کالا در 15 مرداد | 400 | 120,000 | 48,000,000 |
خرید کالا در 23 مرداد | 350 | 130,000 | 45,500,000 |
1000 | 118,500,000 |
با فرض اینکه هزینههای عملیاتی 10.000.000 ریال و نرخ مالیات بر درآمد 25 درصد باشد، هزینه مالیات بر درآمد در سه روش (1) FIFO، (2) LIFO، و (3) روش میانگین موزون (مانند تصویر این درس) را محاسبه و آنها را با هم مقایسه کنید.
محدودیت دسترسی به جواب تمرین
-
نمایش جواب تمرین برای اعضای ویژه حسابیار در نظر گرفته شده است.
محدودیت دسترسی به جواب تمرینات و سوالات
مشاهده جواب تمرینات و سوالات فقط برای اعضای ویژه حسابیار امکان پذیر است.
مشارکت در بحث
آیا استفاده از روش LIFO منصفانه است؟
شرکت اکسانموبیل (Exxon Mobil Corporation)، مانند بسیاری از شرکتهای آمریکایی، از LIFO برای ارزیابی موجودی کالای خود برای گزارشهای مالی و اهداف مالیاتی استفاده میکند.
در یک سال اخیر، استفاده ار روش LIFO منجر به افزاش رقم بهای تمام شده کالاهای فروش رفته 5.6 میلیارد دلاری نسبت به استفاده از روش FIFO شد. اکسانموبیل با افزایش بهای تمام شده کالاهای فروش رفته، سود خالص را کاهش میدهد که باعث کاهش مالیات میشود.
منتقدان میگویند که از استفاده روش LIFO منجر به یک “فرار مالیاتی” ناعادلانه میشود. همانطور که کنگره به دنبال افزایش بیشتر مالیات است، برخی از قانونگذاران از حذف LIFO حمایت میکنند.
طرفداران استفاده از روش LIFO نیز استدلال میکنند که این روش از نظر مفهومی صحیح است زیرا هزینههای جاری را با درآمدهای جاری مطابقت میدهد. علاوه بر این، آنها اشاره میکنند که این تطابق هزینه با درآمد، محافظت در برابر تورم را فراهم میکند.
استانداردهای بین المللی حسابداری استفاده از LIFO را ممنوع کرده اند. به همین دلیل، سود خالص شرکتهای نفتی مانند بریتیش پترولیوم و رویال داچ شل (شرکتهای انگلیسی) مستقیماً با شرکتهای آمریکایی قابل مقایسه نیست که این تحلیل را دشوار کند.
به نظر شما، دلایل موافقان و مخالفان استفاده از روش LIFO، چه مواردی میتواند باشد؟
(نظر خود را به صورت دیدگاه ارسال کنید)
ترتیب پیشنهادی حسابیار برای خواندن مطالب فصل حسابداری موجودی کالا:
- طبقه بندی و تعیین مانده موجودی کالا
- آموزش روشهای فایفو، لایفو و میانگین در سیستم ادواری + مثال
- تاثیر روشهای ارزیابی موجودی کالا بر صورتهای مالی و تاثیرات مالیاتی + مثال
- تاثیر اشتباه در موجودی کالا بر صورتهای مالی
- نحوه افشای موجودی کالا در صورتهای مالی
- نسبت گردش و دوره نگهداری موجودی کالا
- محاسبه فایفو، لایفو و میانگین موزون متحرک در سیستم دائمی + مثال
- روشهای تخمین موجودی کالا | سود ناخالص و خرده فروشی